نمکدون - اینم از صحبت های به یاد موندنی من در شب یلدا با نیما رییسی دوست داشتنی @nimaraeisiofficial میدونم‌ یه ایران منتظر شنیدن این سخنان بیهوده‌ی من بود. امیدوارم این سخنان رو سرلوحه زندگیتون قرار بدید. نمکدون - اینم از صحبت های به یاد موندنی من در شب یلدا با نیما رییسی دوست داشتنی @nimaraeisiofficial میدونم‌ یه ایران منتظر شنیدن این سخنان بیهوده‌ی من بود. امیدوارم این سخنان رو سرلوحه زندگیتون قرار بدید. نمکدون - اینم از صحبت های به یاد موندنی من در شب یلدا با نیما رییسی دوست داشتنی @nimaraeisiofficial میدونم‌ یه ایران منتظر شنیدن این سخنان بیهوده‌ی من بود. امیدوارم این سخنان رو سرلوحه زندگیتون قرار بدید.
اینم از صحبت های به یاد موندنی من در شب یلدا با نیما رییسی دوست داشتنی @nimaraeisiofficial میدونم‌ یه ایران منتظر شنیدن این سخنان بیهوده‌ی من بود. امیدوارم این سخنان رو سرلوحه زندگیتون قرار بدید.
  • hmn.iranmanesh
    دقيقا دو سال پيش توو اين ساعت داشتم نهارمو با عجله ميخوردم كه برم واسه گرفتنِ اولين كليپم، با كلى استرس كه آيا موفق ميشم بخندونمتون؟ آيا مسخرم ميكنين؟ آيا تشويقم ميكنين؟ و كلى آياهاى ديگه... شروع كردم، ساختم، يه عده خنديدن، يه عده ى خيلى زياد مسخرم كردن و يه عده ى خيلى كم تشويق؛ ناديده گرفتم، ادامه دادم و باز هم همون كسايى كه وقتى پست خوب ميذارى بَه بَه چَه چَه ميكنن با يه پست كه سليقشون نبود فحش ميدادن و مسخره ميكردن تا اينكه بالاخره ناميد شدم و با خودم گفتم ديگه هيچوقت كليپ نميسازم... هنوز ٢٤ساعت از آخرين كليپم نگذشته بود كه يه خانومى بهم دايركت داد: سلام آقاى ايرانمنش واقعا ازتون ممنونم بخاطر كليپاتون😍 مادرم سرطان معده داره و دكترا گفتن سه ماه بيشتر زنده نيست و بعدِ يك ماه كه از اين خبر ميگذره مادرم براى اولين بار با كليپهاى شما خنديد و همه ى ما از خنده ى مادرم اشك شوق ريختيم. كل خانواده ى ما عاشق شما شدن و از صميم قلب دوستون داريم و ازتون خواهش ميكنيم هر روز كليپ بسازين تا مادرم بخنده چون دكتر گفته بايد بهش روحيه بديم و كلى حرفاى قشنگ و مسئوليت دارِ ديگه... دوباره شروع كردم، ادامه دادم، هر دو روز يه كليپ ساختم فقط بخاطر اون مادر، هِى ساختم هِى ساختم هِى ساختم تا اينكه بالاخره خبر رسيد مادر فوت كرده، بدترين روز زندگيم بود و اون روز بجز گريه هيچ چيز ديگه اى يادم نيست. بخدا حاضر بودم همتون مسخرم كنين ولى اون مادرى كه هيچوقت نديدمش بازم چشاشو باز كنه و بخنده ولى نشد كه نشد، بازم ناميد شدم و ديگه ناى ادامه دادن نداشتم، نزديك يك ماه هيچ كليپى نذاشتم و به فكر بستن پيج بودم كه با خودم گفتم شايد يه نفر ديگه هم هست كه بهم نميگه ولى با كليپام خوشحال ميشه، ميخنده، روحيه ميگيره، انرژى ميگيره (مثل اون مادر) و باز هم شروع كردم، ادامه دادم، ادامه دادم و بازهم ادامه دادم تا امروز كه تولد دو سالگيه شروع فعاليتم توو اينستاگرامه. الان بر خلاف روز اول استرس ندارم چون شمارو خانواده ى خودم ميدونم و واقعا از ته دلم عاشقتونم؛ يه خانواده ى چهارصدهزار نفرى كه توشون پره از پدرها و مادرها و دخترها و پسرها از پير تاااا جوون كه سهله نى نى كوچولوهاى دوس داشتنى😍 ببخشيد كه زياد حرف زدم ولى خب آدم بعضى وقتا دوس داره با خانوادش يكم دردودل كنه و حرف بزنه، اونم خانواده اى مثل خانواده بزرگ هوووومن (با لحن كليپ هومن مامان)😂😝 *فقط اگه امكانش بود واسه شادى روح اون مادر و تمام عزيزان از دست رفته يه فاتحه بخونيد. مرسى كه برام وقت گذاشتين و خلاصه اينكه💙تولدمون مبارك💙 عاشقتون: #هومن_ايرانمنش

برای ساخت این کلیپ زحمت های زیادی کشیده شده است، اگر از این ویدیو خوشتون اومده حتما پیج amirhoseynghiasi را دنبال کنید